در ستایش شعر، به زبان پویانمایی

در پس هر اثر هنری، فارغ از ژانر و ویژگی های فرمی، شور و اندیشه ‏ای نهفته است که جان اثر هنری، و لب کلام آن را می ‏سازد، و هنرهای گوناگون، علی‏رغم تمام تفاوت‌ها و فاصله‏ ای که با هم دارند، شاید در این جان، و شور هنری می تواند، با یکدیگر مشترک باشند. گویی ژانرها و گونه ‏های هنری، هریک جوی آبی هستند که از یک سرچشمه، اما در جهات مختلف جریان پیدا می ‏کنند. این مجموعه، می‏ تواند آغازگر پرسش‌های نظری متنوعی باشد، از جمله اینکه آیا می ‏توان متناظر با نسبت میان شعر و داستان در ادبیات، رابطه‎ای مشابه را میان پویانمایی و فیلم در هنر سینما متصور شد؟ آیا پویانمایی می تواند بستری برای شاعرانه اندیشیدن و گریز از سلطه‏ روایت و روایت‏گری باشد؟ آیا می‏توان از طریق ترجمه‏ شعردرغالب پویانمایی، بر حکم ترجمه ‏ناپذیر بودن شعر مهر باطل زد؟ و پرسشی بس ژرف‏ تر اینکه آیا می‏ توان پویانمایی را گونه ‏ای زبان، به معنای وسیع آن دانست؟
درنهایت نمایش این آثار در جشنواره پویانمایی تهران، در کشوری که در فرهنگ بین ‏الملل مهد و خاستگاه شعر دانسته می‏شود، خود معنای دیگری دارد. از یک زاویه شاید بتوان حضور این آثار در جشنواره‏ ی تهران را، مهم ترین و معنادارترین حضوری  دانست که این مجموعه، از زمان ارائه ‏اش تجربه کرده است. این مجموعه، که با حضور کارگردان‌های جوان مستقل، و به تولیدکنندگی شرکت تانت میو به سفارش تلویزیون فرانسه و حمایت CNC و وزارت فرهنگ و ارتباطات فرانسه منتشر شده، در فضای بین ‏الملل نیز با استقبال خوبی مواجه شده است. حال باید دید حضور این مجموعه در جشنواره ‏ی تهران، که نخستین حضورش در جشنواره ‏ای در این سطح و با این اعتبار بین ‏المللی محسوب می ‏شود، چه پیامدهایی، هم به لحاظ اختصاص جوایز، و هم از منظر واکنش های مخاطب، خواهد داشت.